🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 افسانه

(ثبت: 269151) فروردین 26, 1403 

 

می خواهم برایت افسانه بگویم
فقط نمی دانم
از تابش تو شروع کنم
تا پنجره ی شرقی
یا عطر نان را
شمارش کنم
بر دستان خانه

راستی چگونه محاسبه کنم
زاویه ی زندگی را
تا دوباره مماس شوی
بر سفره ی دلم

کسی چه می داند
شاید
خوشبختی افسانه ای است
از باز و بسته شدن درها
وقتی حوصله ی خانه
سر رفته از تنهایی

 

#شیدا_شهبازی
#خوشه_خوشه

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. طلعت خیاط پیشه

    فروردین 26, 1403

    درود بر شما
    🙏❤️🌸🌺🌿

    • شیدا شهبازی

      فروردین 31, 1403

      سلام و احترام
      ممنون از شما💐💐

  2. طارق خراسانی

    فروردین 26, 1403

    سلام و درود

    بسیار زیبا و قابل تأمل

    در پناه خدا🌹

    • شیدا شهبازی

      فروردین 31, 1403

      سلام ودرود
      نظر لطف شماست 🌹🌹

  3. مهرداد مانا

    فروردین 29, 1403

    سلام
    شاید هم ما خود روزی افسانه شویم . کسی چه می داند؟

    • شیدا شهبازی

      فروردین 31, 1403

      سلام و احترام
      شاید ما خود افسانه ای باشیم بی تکرار

  4. برهان جاوید

    فروردین 29, 1403

    درود
    افسانه
    چه اسم مناسبی بر این اتفاق
    اتفاقاتی روتین و روزمره و عادی که تبدیل به ارزو خاطره و افسانه می شود
    و محاسبه ی زاویه زندگی یا بهتر بگویم تغییر زاویه دید خودمان به نگاه و نگرشی که به زندگی داریم
    و بازو بست شدن درب های خانه ی دل و فرار از تنهایی
    تنهایی اتفاقی ست ناخوشایند که بشر عصر ما با ان دست و پنجه نرم می کند و می جنگد

    این شعر شاید بعدی درونی شخصی و دلی داشته باشد ولی به صورتی عمومی و جهانی می توان ان را متصور شد و این جزء خواص سحرآمیزی است که شعر دارد

    🌺🌷🌺👏👏👏

    • شیدا شهبازی

      فروردین 31, 1403

      سلام و احترام
      بسیار دقیق و درست فرمودید.
      ما جمعیتی هستیم کنار هم خو گرفته با سرزمینی به وسعت تنهایی خودمان🙏🙏👌👌🌺🌸

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا