🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۴۰۱/۰۱/۲۳ |
| تعداد شعر: | 23 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۲/۱۱/۲۹ |
کیستم؟…آغاز ِ بی انجام
ناشناسی گنگ و راز آلود
سایه ای در پرده ی ابهام
ناطقی لبریز از کمبود
ذهن پر دردی که با امّا
در تب افکار پیچیده
باقی ِ یک لذّت ِ فانی
قطره ای بر خاک لغزیده
بازی دست قضاوت ها
پیکری فرسوده در تحقیر
وارث دردی به نام زن
پادشاهی در غل و زنجیر
قایقی مجهول و سر گردان
در مسیر ِ مبهم ِ طوفان
خواب ِ ناآرام ِ اقیانوس
در شبی آبستن ِ باران
کیستم؟… یک برگ خشکیده
لابلای دفتر ِ باران
برکه ای در بستر ِ تقدیر
در کمین لحظه ی طغیان
بغض تلخی از غمی جاری
پشت یک لبخند اجباری
در حصار ِ درد ِ زن بودن
مادری محتاج ِ دلداری
منطق ِ زخمی که لب بست و
ریشه زد در عمق یک تردید
صاحب ِ سیبی که سهمش شد
انتظار ِ مرگ در تبعید
س. سکوت
۱۹مهر۴۰۱
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
۱- دفتر اول ( زیر سایه ی خورشید ) سالهای ۷۸ و ۷۹ ۲- دفتر دوم (
درود بر شما جناب خراسانی عزیز🌹🌱♻️
دوستت دارم یعنی زمین خیس دیدگان من قالیچه ی قدمهای توست !! دست تو که مال من
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
