🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 پشت چراغ قرمز

(ثبت: 261541) تیر 11, 1402 

 

وامانده‌ام با کاسه ی صبری که لبریز است از درد
درگیر با دنیای تاریکی که سر ریز است از درد

سوز خزان برقلب هر فصل از دل شب بی امان تاخت
می سوزد آن باغی که در جولان پائیزاست،…از درد

پیچیده‌ام از رنج در خود مثل بیماری که از تب
باحلقه ی رنجش به دیوار شب آویز است از درد

در گیر باطوفان، امید ساحلی بر حال دل نیست
حتی دل تنگ دعا با خود گلاویز است از درد

حالا دوباره هشتک مردم سکانس رقص دختر،
پشت چراغ قرمز این خاک زر خیز است، از درد

باما نگو این غوره شیرین می شود مانند حلوا
مانند قلب بیستون دنیا غم انگیز است از درد

 

سارا(س.سکوت)
۹تیر۱۴۰۲

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):