🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 انسان

(ثبت: 246713) فروردین 14, 1401 

 

ترس زین ویرانه عالم چون که آبادش تویی
درد بی درمان به از آن سر که سامانش تویی
تازی دنیا عنان خویش را بد پاره کرد
آنکه ظنش بود دستش بود افسارش تویی
چون عروس خیره سر باشد به نزدت عالمی
وای بر دنیای وارونی که دامادش تویی
رب رهایش کرد این ویرانگه موزون را
ننگ بر دنیای بی‌صاحب که خواهانش تویی
عالمی پیش خدا مسجود نامت شد ولی
نادم است الله چون مخلوق والایش تویی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. فریبا نوری

    فروردین 14, 1401

    سلام جناب بهرامی گرانقدر
    خشم از دنیا و آدمهایش در این شعر موج می زند
    و البته خشم در شعر و ادبیات زیبایی می آفریند
    اما در واقعیت جهان خوبی و زیبایی و آبادی به اندازه زشتی و پلیدی و ویرانی وجود دارد و در نگاه واقع بینانه هر دو روی جهان و انسان را باید دید
    🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸

    • احمدرضا بهرامی

      فروردین 18, 1401

      سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما استاد محترم
      بله فرمایش شما کاملا درست است
      امیدوارم تمام دنیا پر شود از آبادی و شاد زیستن
      باتشکر از شما🙏🙏🙏🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا