🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
همیشه و همه جا دیده ام فقط او را
به چشـم می بینم انعکـاسِ جـادو را
.
به شهـر آمـد و مـــردم به یـاد آوردند
دوباره قصه ی مصر و ترنج و چاقو را
.
به کور چشمی داروغه ی حسودِ شهر
بـدون واهمـه پـاشیـده عطـرِ گیسو را
.
کنارِ ساحلِ مـرجـانی نگاهـش جشن
گرفتـه انـد و بــرایـم بیـار پـــارو را
.
و مطمئنـاً چشمـانِ نــازِ او در شعـر
به حـاشیه بکشاننـد چشــمِ آهــو را
.
بـرای من که سراپـا غمـم…حضورِ او
چه خـوب معنا کرده خـواصِ دارو را
.
خـدا کند که بمـاند! بـدونِ او دیگـر
تفاوتـی نکند بیـنِ عیـد و عـاشورا…
.
علیرضا آرین مهر
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
تیر 17, 1402
سلام و عرض ادب جناب آرینمهر
زیبا و خیالانگیز بود و خلاقیت قافیه و ردیف بیت آخر هم بسیار جالب👌
زنده باشید
پاسخ
تیر 18, 1402
سلام و عرض ادب جناب دژاگه عزیز
ممنونم لطف دارید
پاسخ
تیر 17, 1402
غزلی بسیار زیبا سروده اید
درود بر شما
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺💐🌿🍃
پاسخ
تیر 18, 1402
سپاسگزارم بانو خیاط پیشه گرامی
پاسخ
تیر 23, 1402
سلام دوست هنرمند
خوشحالم که بعداز مدتها ،شعری از شما بعنوان “دشت گیسوها”رو روی صفحه ی سایت دیدم ،خوندم،لذت بردم و حالا شعری دیگر…
لازم به گفتن و تعریف نیست که شعرهای شما به خودیه خود دلنشین هستن و زیبا…
🌼🌼🌼
پاسخ
بستن فرم