🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
غزل- ای بانو! (تقدیم به مناسبت روز زن به همسرعزیزم خانم فاطمه رضایی)
از جمالت نگفته ام چندان. شرمناک از خطایم ای بانو!
چه کنم؟ جامعه پر از درد است. مرد دردآشنایم ای بانو!
از تماشای شعر لبریزت، از نگاه تغزل انگیزت
از گذشت شکایت آمیزت، من پر از ماجرایم ای بانو!
آن قدَرها صدای خاطر من کفترِ دوش های تو نشده
باز اما بخاطر تو غزل! کفتر این هوایم ای بانو!
من اگر از تو کم غزل گفتم، کم از آن چشمه ی عسل گفتم
یا بجای غزل، مَثَل گفتم، مختصر می سرایم ای بانو!
سوژه ها مانده اند ناگفته، توی تاریکخانه های غزل
غزلم! روشنای خانه ی عشق! پُرِ ناگفته هایم ای بانو!
واژه ام از غریبیِ فرهنگ، از فساد از ریا و از نیرنگ
هر زمانی که سوخت، ساخت غزل. غزل-آتش سرایم ای بانو!
تا در این شهر ما بلایی هست، در بلا، جانِ مبتلایی هست
ذهن من در کمند گیسو نیست. به بلا، مبتلایم ای بانو!
باز در شهر ما بلا، کم نیست . به بلا، جان مبتلا، کم نیست
ای فدای کمند گیسویت! با دلت همصدایم ای بانو!
ای کمندت بلای شیرینم! عطر چای تو میل دیرینم
چای با قندِ خنده ات عشق است. عاشق این صفایم ای بانو!
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
اسفند 16, 1396
درودها جناب رضا پور
شعر به معنی واقعی خوندم
پر از احساس و عاطفه و ارزشمند مبارک بانو
موفق باشید گرامی
پاسخ
اسفند 16, 1396
درود و سپاس فراوان
جناب حکیم
پاسخ
اسفند 16, 1396
درودها جناب رضاپور ارجمند …
دستمریزاد …
چقدر این تقدیمی ارزشمند و سراسر عاطفه و مهر ، به دل نشست…
مبارک و گوارای طبع همسر بزرگوارتان باد…
توفیقتان روز افزون به مدد الهی…
پاسخ
اسفند 16, 1396
درود و سپاس فراوان
جناب اسدپور ارجمند
پاسخ
اسفند 16, 1396
درودتان گرامی
بسیار زیباست
مبارکشان باشد
پاسخ
اسفند 17, 1396
درود و سپاس
پاسخ
بستن فرم