![حمیدرضا گلشن](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2023/11/MSA_4989-scaled-e1700017278852.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بیا باران که اینجا یک نفر تنها و غمگین است
شکسته دل، اسیر خاطراتی تلخ و شیرین است
بیا باران، تداعی کن برایم بودنش را باز
صدای نم نمت یادآور یک عشق دیرین است
تو می باری و می آید هوای او که دیگر نیست
هوایی که تنفس کردنش درمان و تسکین است
بگو باران! هم اکنون مثل من، او هم در این بزم است؟
بخوان در گوش او نم نم، که داغش سخت و سنگین است
بگو او هم بیاید زیر چترِ خیس و زیبایت
از این پس وعده ی ناممکنِ دیدارمان این است
تو می آیی دوباره، او ولی دیگر نمی آید
ببین ای حضرت باران که این قصه چه غمگین است
می آمیزد به هم، گرمای اشک و سردی ات باران!
نیا دیگر،نیا… هر قطره ات میدانی از مین است
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
دی 29, 1401
سلام و درود
هر جه از زیبایی این غزل بکر بگویم کم است
دلمریزاد
در پناه خدا 🌱❤️👌🌹🌹🌹🌹👌❤️🌱
پاسخ
دی 29, 1401
سلام
اول صبح سعی کردم به جای درگیر شدن با مفاعیلن به تماشای گفتگوی غمگین شاعر با باران بنشینم . آفرین بر شما
پاسخ
دی 29, 1401
شاعر ارزنده
حمید رضا جان گلشن
غزلی دلنشین و ظریف سرودید که خواندنش میلی به تکرار را در دل ایجاد می کند
درود بر شما
پاسخ
دی 30, 1401
سلام و درود تان
زیبا سروده اید
پاسخ
بستن فرم