🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
جز از خدا، نَهراسم زِ هیچ کس
ما را خداست یاور و آنَم که یار بس
دادی نمود داور و بُرد آن برادرم
فردا بوَد که نوبت من خود زِ دادرَس
باید به ضدِّ جمله ی دزدان بپا شویم
خارِ رَهی گرفته، به آتش بَریم خَس
من آمدم که نگویی نبوده ام
لعنت مرا، اگرکه نهم پای خویش پَس
هر کس ربوده هستی این مردم شریف
باید به کُنجِ حَبس به پایش نَهاد مَس
22مهرماه 1392 طارق خراسانی
بندی باشد که بر پای مجرمان نهند. (جهانگیری ) (برهان ). || پای بند که کسی را از آن خلاص و نجات مشکل و دشوار باشد. (برهاّن ).
هنر نزدِ ایرانیان است و بَس – ندارند شیر ژیان را به مَس (فردوسی)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (12):