🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
چون یکی سیگار
می سوزم
در دستان مردانی
که کام غلیظ میخواهند آقا
کام غلیظ …
مگر نه اینکه
مرگ اسفندیار را
در حسرت نادیدن
بغل بغل گریسته بودم ؟
گاهی چه بی حواس سرمی کشم
این زخم تلخ را
تا سوئی به چشمانم نمانده باشد
به تماشای رنج گرسنگی
در چشمان یادگاران عشق …
آی ی ی ی عشق …
چه یکباره فرشته بالم را سوزاندی
برای ابد فرو فرستادی مرا
به کنج خموش انزوا
تا شعری شوم برای شاعر و
تعریف های شاعران .
* دست مریزاد شاعر*
* معرکه بود شاعر دردها *
* زیبا قلم رقصانده ای استاد … *
باری من بغض به گلویم به خساست می نشیند
سرنوشت شوم من و
این همه تعریف ؟!
گیج می خورم در خیال خویش
تا درب خانه ام
به بن بستی تاریک
که با لگدش دق الباب می کردند .
از آن همه شایعه و اتهام
تو را چه حاصل حبیب الله ؟؟؟
با زخمی ژرف تر از
پهلوی سهراب
به خود می پیچم و می گریزم
تا در هوائی ذکر گوئی
که بد نامی شومی را به سلامت
از سر گذرانده است !
بد نامی شومی
که تو به خط ناصواب حیلت و ریا
پسوند نام کوچکم کردی .
لا اقل شعری اگر می نویسی شاعر
سرنوشت مرا نه به تذهیب عروض و ردیف
از آن گونه بنویس که طالع من است .
بنویس زن که باشی
آئینه ای می شوی
پراز لبخند
پر از درد
پراز گلایه های بی مخاطب
پر از پیری های زود رس
بنویس
زن که باشی
آئینه عیان عیار مردانگی میشوی …
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (14):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (22):
آبان 27, 1399
سلام مازیار عزیزدغدغه های شما از نوع نان نیست
عشق می خوانی و من
عاشقِ آواز توام
می شود
تا لب آن غنچه ی خورشید
بال در بال
نفس در نفس
آرام
و با حوصله پرواز کنیم؟
بداهه
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏🌿
پاسخ
آبان 27, 1399
درود ها استاد طارق عزیز
غم نان را بسپاریم به دنیا
و عشق همان چیزی است که به نفس مسیحائی اش زنده می کند دل را
نمی توان در میان مردم بود و از غم مردم رو برگرداند
دامان کنار کشید که در گیر نشوی
در سرزمین من زنانی که سرپرست خانوار هستند
واقعا دچار مشکلات می شوند گاهی ، از نرینه هائی که نام مرد بر خویش می گذارند.
ودریغ و درد که ما شاهدان سوخته دل این ایام هستیم
امید که خورشید عالم گیر عدالت
بیاید در جمعه موعود
شاید دل آرام گیرد و هبوط مشق انسانیت شود
سپاس از توجه و لطف بیکران شما بزرگوار
💐💐💐💐💐💐
پاسخ
آبان 27, 1399
درود بر مازیار عزیززیبا بود بزرگوار
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
💐🌿🍃🌹🙏
پاسخ
آبان 28, 1399
سپاس از حضورتان💐💐💐💐💐💐💐
پاسخ
آبان 27, 1399
سلام و عرض ادب
بسیار زیبا و عمیق به تصویر کشیده اید.
سیگار و زن،
دود شدن و کام گرفتن از سیگار ، سوختن و تمام شدن و زیر پا له کردن سیگار،
چه تصویر وحشتناک و گاه واقعی.
امید که با فرهنگ سازی ، آموزش ، تربیت و اقتصاد سالم ، احترام و برابری بین انسانها (فارغ از جنسیت) گسترش پیدا کند.
پاسخ
آبان 28, 1399
درودها
متاسفانه تصویر همانی است که فرمودید
امید که برسد روزی که یکدیگر را نه زن و مرد که تنها انسان ببینیم
سپاس از حضور ارجمندتان
💐💐💐💐💐💐
پاسخ
آبان 27, 1399
درودها جناب نژادیان گرامی
از خواندن شعر پر درد و پر حرف و پر از دغدغه ی زیبایتان لذت بردم 🌺🌺🌺
قلمتان همیشه بر مدار حق و عدالت
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
زن که باشی
آئینه ی عیانِ عیار مردانگی میشوی ….👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏
پاسخ
آبان 28, 1399
درودها بانو جلیل پور
سپاس از حضور ارجمند شما
💐💐💐💐💐
پاسخ
آبان 28, 1399
سپاس از حضورتان💐💐💐💐💐💐
پاسخ
آبان 29, 1399
سلام و درود
بسیار زیباست
در پناه خدا باشید
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
آبان 29, 1399
درود بر شما بزرگوار
وسپاس که به مهر می خوانید
💐💐💐💐💐💐
پاسخ
آبان 29, 1399
درود دوست عزیز🌺🌺🌺🌺🌷🌷🌷
پاسخ
آذر 3, 1399
سپاس از حضورتان💐💐💐💐💐💐💐💐
پاسخ
آذر 1, 1399
با سلام و احترام
عالی سرودید مثل همیشه👏👏👏
پاسخ
آذر 3, 1399
سپاس مهر بانو
به مهر خواندید و دیده عیب پوش
سربلند باشید💐💐💐💐💐
پاسخ
آذر 1, 1399
درود و عرض ادب و احترام
حقیقتی دردناک به قلم زیبای شما به تصویر کشیده شد
موفق باشید🙏🏼🙏🏼
پاسخ
آذر 3, 1399
درودها بزرگوار
ممنونم از حضورمحترم شما
💐💐💐💐💐💐
پاسخ
آذر 2, 1399
فقط می توانم بگویم عجب شعر فخیمی
پاسخ
آذر 3, 1399
درود ها رفیقِ جان
خوشحالم که باز هم در کنار هم هستیم
وممنونم که چون همیشه به دیده عیب پش می خوانی مرا
تشنه خواندن اشعار زیبایت در سایت هستم
💐💐💐💐💐
پاسخ
آذر 3, 1399
درود بر شما
و در کامِ غلیظِ این همه سیگارِ بی وقفه
نشانی هست از بغضی
که خاکستر شده خاموش در آغوش تنهایی
و جاری می شود
از ابر دلتنگی، غریبانه…
بداهه
مهناز نصیرپور
من هم با آقای احمدی بزرگوار موافقم تمام لحظات این شعر درد ما را جز به جز به تصویر کشید دست مریزاد
همواره تندرست و نویسا باشید
با سپاس
پاسخ
آذر 3, 1399
درود ها بانو نصیر پور گرانمهر
سپاس از بداهه زیبا و خوش نگارشما
گاهی و شاید اغلب همین درد
همین فاصله های اشتباه و نادرست ملوس ترین حس در زیر
پوست شهری است که در آن زندگی می کنیم.
امید وارم برسد روزی که این نگاه غلط جنسیتی رخت بر بندد
تا انسان به شکل انسان و نه هیچ چیز دیگر زندگی کند.
از غم در امان و شاد کام باشید به مهر
💐💐💐💐💐
پاسخ
آذر 3, 1399
درود استاد نژادیان عزیز
عجب دردنامه ای آشناست
لا اقل شعری اگر می نویسی شاعر
سرنوشت مرا نه به تذهیب عروض و ردیف
از آن گونه بنویس که طالع من است .
بسیار زیبا🌸🌺🌷🌹🌹
پاسخ
بستن فرم