🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بهارانه

(ثبت: 254865) دی 21, 1401 
بهارانه

 

تاریک و یخ‌بسته
از زندگی خسته
وقتی طلوعم کرد…
دنیا که زندان شد
تا مرگ پایان شد
عشقت شروعم کرد!

در بطن غم بودم
دلگیر و کم بودم
این‌بار بیدارم…
می‌پیچد عطر یاس
از عمق این احساس
من دوستت‌ دارم!

خورشید یعنی: تو!
امید یعنی: تو!
هستی و من شادم
این زندگی زیباست
هر روز یک فرداست
چون با تو آزادم!

یک زمهریر سرد
در من تشنج کرد
شد سبز مثل دشت
ای جان به قربانت!
تابید چشمانت
لحن زمان برگشت!

صد باغ سیبم کن!
حالا نصیبم کن!،
یک خنده‌ی شیرین
با چرخش ساعت
این شعر در هر خط
شد با تو عطرآگین!

 

◽شاعر: سیامک عشقعلی

کانال سیامک عشقعلی در تلگرام: t.me/siamakeshghali_official

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):