🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
برخیز رها کن بغض ِغم ، شوری بپا کن چون شباب
آمد بهاران سبز ِسبز ، از دل بشوید رنگ ِخواب
تا کی اسیری در قفس خاموش و سردی بی نفس
دستی به دلداری بده ، کن با نگاهی انقلاب
گر پنجره بسته شده ، از زندگی خسته شده
در بغض ِ تنهایی بکش حس ِ شرابی ناب ِ ناب
عمری نشستی بی صدا در انتظار ِ یک در آ
امشب دعا شد متّصل در سجده گاهت کن شتاب
از گونه ای اشکی بگیر ، از مانده ای دستی بگیر
تا در حلول ِ سال ِ نو خوش بگذری از مرز ِآب
بو کن گلی سوسنبری در جستجوی دلبری
شور ِ غزل در جان بریز با شور ِ شهناز و رباب
گفتی طلا شد معتبر از من نداری تو خبر
من عاشقی دیوانه ام در پیچ و تاب ِ اضطراب
طلعت خیاط پیشه
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
فروردین 5, 1396
درود
پاسخ
فروردین 6, 1396
پاسخ
فروردین 5, 1396
سلام
گفتی طلا شد معتبر از من نداری تو خبر
پاسخ
فروردین 6, 1396
ممنونم از حضورتان
پاسخ
فروردین 5, 1396
درود گلبانو لذت بردم
قلمتان پیوسته نویسا
پاسخ
فروردین 6, 1396
ممنونم خانم نادری ارجمند
پاسخ
فروردین 5, 1396
درود بانو خیاط پیشه
شعر خوب و نشاط آوریه مخصوص بهار که شورانگیز است
در مصراع دستی به محرابی بزن… شاید معنا نرساند اما دست به مضراب زدن به نظر حقیر بهتره،
نکته دیگر این شعر رو نمی شه جز اوزان دوری حساب کرد چون اوزان دوری فقط از تکرار اوزان متناوب حاصل می شه ،نه در بین اوزان سالم
بنابر این دربین مصراع ،مانند: (توست و مستجاب) آوردن هجای کشیده به صلاح نیست
و باعث بینظمی می شود
گذشته از اینها شعرتون عالی بود
موفق باشید
پاسخ
فروردین 6, 1396
جناب حکیم ارجمند
انسان در محراب ِ عشق تحولی پیدا می کند و شوری در دلش می افتد و دیدش به جهان پیرامونش عوض می شود.و این همان انقلاب شاعر می تواند باشد. البته مضراب هم تک زنگی است برای پیدا کردن شور و حال.
از وقتیکه گذاشتید ممنونم
پاسخ
فروردین 6, 1396
درودها مهربانوی جان
زیبا بود
سال نومبارک
با آرزوی بهترین ها
پاسخ
فروردین 6, 1396
مهربانوی ارجمند
ممنونم از حضورتان
پاسخ
بستن فرم