🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 هستی طلا

(ثبت: 269148) فروردین 26, 1403 

 

دیدی برایت کرده ام دل را چراغانی
گسترده ام در بزم ِ تو شور ِغزلخوانی

دیدی برای دیدنت مشتاق و بی تابم
تب کرده ام هرلحظه از این عشق ِطوفانی

رفتی سفر بی گفتگو حتی نپرسیدی
بامن چه هر شب میکنداین بغض پنهانی

یک آسمان منجمد یک ابر ِ سنگین دل
هر دم ندیم من شده برفی و بارانی

دنیای من بی تو سراسر درد و بیماریست
هی می زند ریشه شب ِ سرد زمستانی

دنبال ِ یک آیینه ام اما نمی بینم
یک روزنی در سقف ِ احساسات ِ زندانی

در آسمان ذهن ِ من خورشید رخشانی
هستی طلا در قلب من این را نمی دانی

طلعت خیاط پیشه

 

 

 

نظرها
  1. حمید گیوه چیان

    فروردین 26, 1403

    درود بر بانو خیاط پیشه ی عزیز و بزرگوار
    بسیار زیبا سروده اید.
    دستمریزاد
    شاد و سلامت باشید.👏👏👏👏🌺🌺🌺

  2. طارق خراسانی

    فروردین 26, 1403

    سلام و درود بر شاعر گرامی پاک

    غزلی عاشقانه و بسیار دلنشین است

    لذت بردم‌

    درپناه خدا🌹

  3. معین حجت

    فروردین 26, 1403

    درود بانو خیاط پیشه…
    دستمریزاد…
    طبعتان همیشه جوشان👏👏👏🌺🌺🌺

  4. مهدی سیدحسینی

    فروردین 27, 1403

    درود خانم خیاط پیشه
    زیباست
    ان شاء الله همیشه شاد و سلامت باشید 🌷🌷

  5. عظیمه ایرانپور

    فروردین 27, 1403

    دنبال ِ یک آیینه ام اما نمی بینم
    یک روزنی در سقف ِ احساسات ِ زندانی

    درود بر شما
    خیلی زیباست🌿

  6. مهرداد مانا

    فروردین 29, 1403

    دستتان طلا ، طلعت خانم
    و سال نو نیز بر شما خجسته

  7. برهان جاوید

    فروردین 29, 1403

    درود سرکار خانم خیاط پیشه گرامی
    زیباست و دلنشین
    پاینده باشید
    🌺🌺🌺👏👏👏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا