🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بیگانه

(ثبت: 243030) آذر 3, 1400 

 

زاده ی این شهر هستم من، ولی بیگانه ام
روزگارم پر ز تشویش و خودم دیوانه ام

میخورم یک وعده نان و وعده ای خون جگر
زنده ام هر روز بعد از وعده ی صبحانه ام

حال من را کس نپرسیده که پاسخ بشنود
حال من خوش نیست اما پادشاه خانه ام

مردمان ما پر از اندوه و غم در این دیار
من به دنبال وصال مردم و میخانه ام

کودکان در شهر من، مانند افراد قوی
کودکی هستم، نبین این هیکل مردانه ام

پخته ام، آری میان خامی افکار پوچ
بار سنگینی‌ست پس اکنون به روی شانه ام

خشت اول را کسی گردن نمیگیرد ولی
من به دنبال فرار از ترس این بتخانه ام

صاحبان قدرت از بخشندگی غافل شدند
از همین رو من پر از درگیری خصمانه ام

شعر «تابان» مملو از تلخی کام مردم است
می‌نویسم تا ابد، من شاعری رندانه ام

#حسین_قالیباف
#تابان

http://taban-poet.blogfa.com

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نقدها
  1. پیرایه یغمایی

    آذر 4, 1400

    خشت اول را کسی گردن نمیگیرد ولی …
    آفرین … همه ی شعر یک طرف و این مصراع یک طرف …
    هويت بی شهامتی و دروغگویی يک قوم در این مصراع پيچيده شده
    اگر این مصراع از من بود، به سادگی از کنارش نمی گذشتم و شعرهای دیگری می سرودم با این شروع که بوی درد می دهد
    سپاس حسین عزیز

    • درود فراوان

      بسیار از لطف و توجه شما سپاسگزارم

      پایدار و پاینده باشید 🌹🌹🌹

نظرها
  1. درود بر شما🌸

  2. سلام و درود
    شعرهایتان شیرین تر باد! 🌹🌹🌹

  3. طارق خراسانی

    آذر 4, 1400

    سلام
    شعر خوبی ست
    شما خیلی خوب شعر می گویید
    باید بیشتر تلاش کنید
    این بیت را پسندیدم
    کودکان در شهر من، مانند افراد قوی
    کودکی هستم، نبین این هیکل مردانه ام
    در اینجا خواسته ای با کودکان کار همدردی کنی و خیلی خوب از پس کار برآمده ای.
    آفرین
    در پناه خدا… 🌿👏👏👏👏👌🌿

    • درود بیکران حضرت استاد

      طبق معمول این شاگرد کمترین را مورد لطف و عنایت قرار دادید

      بسیار سپاسگزارم

      پایدار باشید 🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا