🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دلآرام کسی شد دل، که آرامش نمی فهمد
برای بردن دل از دلم، خواهش نمی فهمد
تمام روز را با من سر جنگ ست، چشمانش
که حتی لحظهای، با قلب من سازش نمیفهمد
چه دلگیرست دور از او،،، هوای عاشقی، اما
دل محبوب ما افسوس،، آلایش نمی فهمد
نمی دانم که ابرو تیز کرده، یا که سرنیزه؟
ولی قلبم بجز لبخند آرایش نمی فهمد
شبی گفتم که کمتر کن کمی آشوب قلبم را
چه دانستم، بهار ما دلش کاهش نمی فهمد
ولی فهمیده ام این را، که یار کم مرام ما
شبی ما را در این احساس بیبارش نمی فهمد
🅱️علی سلطانینژاد🅰️
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
بستن فرم