🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بی بارش

(ثبت: 231394) شهریور 17, 1399 

 

دلآرام کسی شد دل، که آرامش نمی فهمد

برای بردن دل از دلم، خواهش نمی فهمد

تمام روز را با من سر جنگ‌ ست، چشمانش

که حتی لحظه‌ای، با قلب ‌من سازش نمیفهمد

چه دلگیرست دور از او،،، هوای عاشقی، اما

دل محبوب ما افسوس،، آلایش نمی فهمد

نمی دانم که ابرو تیز کرده، یا که سرنیزه؟

ولی قلبم بجز لبخند آرایش نمی فهمد

شبی گفتم که کمتر کن کمی آشوب قلبم را

چه دانستم، بهار ما دلش کاهش نمی فهمد

ولی فهمیده ام این را، که یار کم مرام ما

شبی ما را در این احساس بی‌بارش نمی فهمد

 

🅱️علی سلطانی‌نژاد🅰️

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا