🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 تا آب های وحشی …

(ثبت: 209167) فروردین 7, 1398 

 

سال های خشک
سال های تر
حرف های محرمانه ی عقاب و باد
بر فراز بام ِ کلبه های روستا
توی گوشِ پاکِ آسمان:

شامگاه،
تا که انعکاسِ ماه هم
از سرِ حیا و حجبِ خویش
می شود نهان، میانِ سنگ های رود
تا سحر ؛ صدای آه و ناله می رسد
از درخت های جنگلی
که درد را
با شهامت و شرافتی عجیب و ناب
در تمام روز
ساکتند …
کوه ها و تپه ها و دشت
جای ناله، بغض می کنند
تا غزاله ها غزل شوند
توی قلب های مهربان
سایه ها ولی نشسته اند همچنان
سایه های سردِ سوگوار
بر درخت و جنگل و بهار و ذهنِ مردمان…

آسمان گریست
های و های و های
جای دردهای هر درخت
جای کوه ها و رود و دشت
سیل شد روان
سیل، بی امان
خانه خورد و خونِ بحر و بر
چشم بسته با …
گوش های کر
خورد شاخه های خشک و تر

در میانِ شعله های نا امیدیُ …
… سیلی ِ سیاه ِ اشک و آب
سوخت ناگهان
آدمُ … لوآسُ* … شالُ* … خی*
بی ملاحظه، به یک زمان

در هراسِ خوابِ کودکان
هیچکس نبود؛ هیچکس نماند
تا به آب های خیره سر بگوید او:

“آی با توام!*”

قلبِ ما درست
زیرِ
پای
توست

– هفتم فروردین نود و هشت
– لوآس loas : روباه / شال shal: شغال/ خی khi:خوک و خرس (در برخی گویش های گلستان و مازندران)
– به یاد نیما یوشیج

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    فروردین 7, 1398

    سلام و درود بر خانم فریبا نوری گرامی
    با عرض تسلیت
    فاجعه ی بزرگی را ترسیم کرده اید
    با اجازه ی شما در وبلاگ ماه را باید تماشا ورد و رفت نمایش خواهم داد.
    امیدوارم خداوند به خانواده های به سوگ نشسته صبر و آرامش عنایت فرماید.‌

    در پناه خدا
    🌿🙏🌿

    • فریبا نوری

      فروردین 8, 1398

      سلام و عرض ادب و احترام استاد گرامی ام
      سپاسگزار مهر و توجهتان هستم
      با عرض تسلیت
      و امید که آخرین مصیبت وارده به کشورمان باشد این سیلاب ها و از این پس خبرهای آبادانی و شادی از جای جای میهنمان داشته باشیم به جای ویرانی و غم …

      🌹🌹🌹

  2. کامیل قهرمان اوغلو

    فروردین 8, 1398

    با عرض احترام و سلام خدمت خانم فریبا نوری بزرگ .
    شعرتان را خواندم و آفرین ها به قلمت گفتم.
    و اما خواستم شعرتان را به زبان شیرین و مدرن تورکی ترجمه کنم . اول باید از حضرت عالی اجازه بگیرم بعد.
    همیشه مانا باشید . یاشاسین

    • فریبا نوری

      فروردین 12, 1398

      سلام و عرض ادب و احترام از من هست جناب قهرمان اوغلو
      خوشحالم که شعر رو پسندیدین
      در مورد پیشنهادتون
      راستش من الان به جز اسم و فامیلی که در این جا نوشتید هیچ اطلاع دیگری از شما ندارم و نتونستم جایی پیدا کنم لذا اگه لطف کنین و زحمت بکشین ترجمه تون رو اول این جا بذارین ممنون می شم
      🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا