تعجیل در ظهور

« تعجيل در ظهور »

يا صاحب الزمان(عج) اگر عمرم تمام شد
از فرقت1 تو بود ، كه صبحم چو شام شد
آن حرف حق ، كه جد تو بر امتش بگفت:
تا حرف حق زدم، به زبانم لجام2 شد

تعجيل در ظهور كن، اي صاحب الزمان(عج)

اين دوره هيچ حُسن و تفاهم نمي دهد
بي حُسني اش، كه واضح بر خاص و عام شد
فعل نكوي امت جدت ، رواج نيست
فعل كثيف مردم بد ، با دوام شد

تعجيل در ظهور كن، اي صاحب الزمان(عج)

كذب و دغل3 زِ حيله مردم فزون شده است
صدق و صفـاي ملـت خَيّـر تمام شد
يابن الحسن(ع) ، كلام خدا را بيا بگو
حاجات خلق ، بر تو و بر آن كلام شد

تعجيل در ظهور كن، اي صاحب الزمان(عج)

دين محمدي كه علي (ع) احترام كرد
زين4 دوره ي زمانه ، كه بي احترام شد
يا صاحب الزمان(عج) تو به فرياد ما برس
از ظالم زمانـه ، كجـا انتقـام شد

تعجيل در ظهور كن، اي صاحب الزمان(عج)

هر كار خير ملتِ جدت به پختگي است
كار خطا زِ مردم نا پخته و خام شد
يا صاحب الزمان(عج)، بنگر كو نظام دين
در اين زمانه ، دين چقدر بي نظام شد

تعجيل در ظهور كن، اي صاحب الزمان(عج)

جمشيد جم كه حكمتي از جام خود بديد
حكمت زِ حق بگفت: كه فرخنده نام شد
يا صاحب الزمان(عج)، بيا تا بـبينم آن
حكم خدا دوباره ، زِ تو مستدام5 شد

تعجيل در ظهور كن، اي صاحب الزمان(عج)

آن جام جم ،كه حكم مساوات مي نمود
حكام اين زمانه ، به مثلش كدام شد
يا صاحب الزمان(عج)، مِي صاف و پاك كو
بر جاي مِي ، كه زهر در اينجا به جام شد

تعجيل در ظهور كن، اي صاحب الزمان(عج)

نوشيروان كه نام عدالت ، به نام اوست
عدلـش كجا بُوَد و چرا بي دوام شد
يا صاحب الزمان، تو ظهورت از خدا بخواه
تا بنگرم كه دين ، زِ تو بر انتظام6 شد

تعجيل در ظهور كن، اي صاحب الزمان(عج)

جنگ جهاني است ، به ما جنگ مي كند
اسباب جنگ ، خوردن مال حرام شد
يا صاحب الزمان(عج)، جهان پُر شود زِ عدل
تيغت اگر كشيده و برون از نيام7 شد

تعجيل در ظهور كن، اي صاحب الزمان(عج)

يا صاحب الزمان(عج)، از اين دوره الامان
هر هرزه گوي خودسري، از خود امام شد
خوش باشد آن زمان ، كه بـبينم جمال تو
در محضر جميع بشر ، خوش خرام8 شد

تعجيل در ظهور كن، اي صاحب الزمان(عج)

جد تو گفت : وارث علم من آن بُوَد
كاندر9 امور دين ، به من آن هم مرام شد
علم پيمبـري و مقام محمـدي (ص)
زآن گفته اش ، وجود تو قائم مقام شد

تعجيل در ظهور كن، اي صاحب الزمان(عج)

دردي شفـا بـدادي و آن معتصم10 بديد
حجت زِ تو ، به معتصم آنجا تمام شد
مأمور معتصم كه بيامد به جلب11 تو
غايب شدي از آن ، زِ تو آن تلخكام شد

تعجيل در ظهور كن، اي صاحب الزمان(عج)

در اين زمانه ، هر كه بـپوئيد راه تو
جور و جفاي خلق ، به راهش چو دام شد
در اين زمانه ، عدل الهـي بپـا شـود
گر رأي حق ، زِ دست تو بر انتقام شد

تعجيل در ظهور كن، اي صاحب الزمان(عج)

من كار زشت و فعل فجاهت نـكرده ام
يا صاحب الزمان(عج)، زِ تو شرم و حيام شد
گر خواستم ، به غير ره دين حق روم
يادم بر آن قيامت و جُرم و سزام12 شد

تعجيل در ظهور كن، اي صاحب الزمان(عج)

هر كار خير و صلح و صداقت كه مي كنم
از گفته ي محمد (ص) خيرالانام شد
يا صاحب الزمان(عج)، حسن بر وفاي تو
مصرف به ديدن مزار جدت، مهر و وفام شد

تعجيل در ظهور كن، اي صاحب الزمان(عج)

٭٭٭
1- جدايي- دوري 2- لگام- دهنه 3- دروغ – مکر وحیله و فساد 4- از اين 5- هميشگي 6- پيوستگي– نظم
7- غلاف شمشير 8- با ناز راه رفتن 9- كه اندر 10- خليفه هشتم عباسي 11- دستگيري 12- كيفر- پاداش خوبي و بدي