🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ما ، ترجمانِ جستجوی یقین ایم
در صراحت ِ جام
آنگاه که آتشی در جان ما سر می کشد
تندیس های توهّم،
سِفرِ خروج می خوانند
بر فراز ِ ستون های محراب
امّا
بارقه ی راستین ِ شعر
بر لبانِ جنون می درخشد
اگرنه
بهشت های گمشده
وسوسه اند
و شاعران،
ابلهانِ فقیری
زیرِ سایه بانِ فرضی رسالتی موهوم!
بر سنگ فرش ِ کلیسا
نقشی است گِل اندوده
که نُقصان ِ نسیان را
در گلوی خشکِ زمان
قِی می کند:
شعله ی سرکش بی مهاری،
ذغالِ گداخته ی اِرمیا نبود
در دهانِ آدمی؟
کاش،
رگبارِروشنی
فوران می کرد
و نوری تازه می تابید
بر نفس ِ سرخِ اشکِ ناب ِ زمین
.
.
.
این سیاهه
از ما آغاز می شود…
#فریبا نوری
بیست و نهم تیر ماه نود و شش
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
آذر 20, 1400
. با صمیمانه ترین درودهایم 🌺
.
. بارقه ی راستین ِ شعر
. بر لبانِ جنون می درخشد
. اگرنه
. بهشت های گمشده
. وسوسه اند
. و شاعران،
. ابلهانِ فقیری
. زیرِ سایه بانِ فرضی رسالتی موهوم!
.
. صفحه استاد آنقدر زیبا و سرشار از محتواست که. .
. هرگاه آمدم در جذبه آن همه زیبایی دقایق
. طولانی در اسارت بوده ام . .
. اسارتی که درس زندگی می داد🌺
. دل تان مثل طلوع سحری
. پی خورشید حقیقت بادا 🌺🌿🌺🌿🌺
پاسخ
آذر 20, 1400
سلام و سپاس از مهر حضورتان جناب فیضی گرانقدر
و سپاسی دیگر از لطف و محبتتان
🌷🌷🌷
پاسخ
آذر 20, 1400
سلام و درود و خدا قوت
شعرهای شما شایان تأمل اند.
پیروز و بهروز باشید در پناه خدا 🌹🌹🌹
پاسخ
آذر 20, 1400
درود و سپاس از مهر حضورتان جناب رضا پور گرانقدر 🌹🌹🌹🌹
پاسخ
آذر 20, 1400
سلام و درود
دوست دارم بیشتر تامل کنم
و زیبایی قلم تان را بیشتر درک..
امادر این کوتاهی زمان فقط..
بگویم:
حالِ بازی، مثل گذشته، سرِ جاست
ماییم تغییر کردیم
بقول شما سیاهه از ماست
وقتی که ابر ها رو
بار ور و عقیم می کنند
ایشان،هر چقدر ژِ ستِ بگیرند
طبیعی به نظر نمی رسد!
🍂🍂
پاسخ
آذر 20, 1400
سلام جناب حسنی گرانقدر
سپاسگزارم از مهر حضور
و دریافت نظر گرامی تان که خود بسیار تامل برانگیز است
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم