🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اینهمه زخم
روی بالهای دلتنگی
مرا
باهمه غم
به جنوبی ترین نقطه ی
جغرافیای جنون
با خود می برد…
آنجا که
سرو قامت خم نکرده
زیر هزار زهر آگین تبر
باد
حریف شعله های شماتتم
نبود
روی دیوار غار های قرون
می رقصیدم
دمادم
قد می کشید م در بلندای زمان
در گیر ودار هزار
پوچی تاریک تاریخ
فرعون در قعر جهنمی زمین
و من شعله ور
به خورشید شیهه
می کشیدم بی هیج لگام
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
اسفند 23, 1397
درود بر شما….همچون همیشه شیوا و پرمفهوم
پاسخ
بستن فرم