🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
1)
سجده بر معبدِ توخالیِ قدیس چرا
بهرِ هر دیوِ پلید این همه تلبیس چرا
معبدِ مرگ , که بتخانه ی سالوسانست
سنگِ نفرت به تنِ سنگیِ ابلیس چرا
گر که در قلبِ همه جلوه ی یزدانی هست
بهرِ او صومعه و معبد و تندیس چرا
کینه ی برزخ و تهدیدِ خدایانِ فریب
در رهِ مرگ و فنا وعده ی پردیس چرا
چه خدایی که رخِ خونیِ خفاشانست
معبدِ آینه در خونکده ی خیس چرا…
2)
تا به حکم خردم همرهِ ابلیس شدم
بهرِ این خاکِ رها لایقِ تقدیس شدم
ابرِ خونین وطن در سَحَرِ لاله ی سرخ
من از این شبنمِ سوزانِ خزان خیس شدم
همه بتها چو شکست و تبری تیز نبود
همچو روحی ز خرد پیکرِ تندیس شدم
پرچمِ دینِ ستم را بگرفتند و به خون
کفنِ سرخِ رها گشتم و تلبیس شدم
نه خدا هست و نه ابلیس ولی میدانی؟
که به ادغام همه معنی تسلیس شدم
منصور فرزادی 2010
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
فروردین 26, 1402
سلام و درودها
ابرِ خونین وطن در سَحَرِ لاله ی سرخ
من از این شبنمِ سوزانِ خزان خیس شدم
مانا و تواناباشید🙏🌹
پاسخ
فروردین 27, 1402
درود و تشکر موفق باشید جناب علی محمدی ارجمند 🙏🙏
پاسخ
بستن فرم