🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 کشور دیرینه

(ثبت: 258534) فروردین 27, 1402 

 

آتشِ خشمِ تو گر شعله زند در جانم
عالمی شعله شود با سخن سوزانم

گرچه خشکید قلم در نفسِ افکارم
سخنی بهرِ تو ای میهنِ جان میرانم

من در اندیشه ی آزادیِ این کشورِ رنج
چه بگویم که خودم در قفس و زندانم

گر رَوَم سوی دوصد خانه ی آباد جهان
نشوم شاد که از دردِ وطن ویرانم

مردمی بر سرِ یک قبرِ تهی میگریند
من بر این زاریشان با غمِ دل خندانم

جاهلان از تنِ اعدام شده می خندند
که بر این خنده ی نافهمیشان گریانم

ترسم از مرده ی بردارِ مجازات نبود
که از این میهنِ جاهل شده ام ترسانم

آنچنان جهل و فریب آمده در باورشان
که من از این همه نادانیشان حیرانم

توده ای در غمِ آن حادثه سرگردانند
من در این شهرِ پر از فاجعه سرگردانم

سایه ی میهنِ من نورِ خداوند منست
عهدِ پیروزیِ ایران همه ی ایمانم

سجده بر خاکِ تو ای کشورِ دیرینه ی من
افتخارست که سربازِ توام ایرانم

وطنِ سوخته در آتشِ آیینِ دروغ
تا ابد در ره آزادیِ تو می مانم

 

(منصور فرزادی ) 2008

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    فروردین 27, 1402

    سلام
    ضمن تبریک میلاد آن عزیز جان، نمی دانم تا به حال آیا به شما خوش‌آمد گفته ام؟
    در صورت با افتخار به شما شاعر دانا و توانمند خیر مقدم عرض می کنم.
    غزل قوی و فریادی برای بیداری ست
    لذت بردم

    چـه بهشتـــی که شــود قیمتِ ویرانــیِ ما
    چـه ثوابـــی که فقــط در رهِ ماتـــم باشـم
    میهــنِ پـاکِ مـن اینجــا بشــود دوزخِ درد
    تا که با نـوح و مسیحــای تو همـدم باشم؟

    منصور فرزادی

    در پناه خدا 🌱🌹♥️👌👌👌👌👌♥️🌹🌱

    • منصور فرزادی

      فروردین 29, 1402

      درود و تشکر استاد خراسانی عزیز
      تشکر و تقدیر از حضور سبزتان
      ممنون که همواره لطفتان رابه من ارزانی داشتید.🌹🌹🌹

  2. کتایون رها

    فروردین 27, 1402

    سایه ی میهنِ من نورِ خداوند منست
    عهدِ پیروزیِ ایران همه ی ایمانم

    با درودی به گرمی آتشکده پارس 🌹🌹
    ای از تبار حکیم توس و ای شاعر وطن و مردُم آزاده
    از تو خوانده ام و بَر دل داغ جوانان دارم و
    در حیرتم که بر این سروده ناب که از درد وطن می گوید
    هیچکس . . هیچکس نپسندیده !!!!!!!!!!!!!
    برایت ننوشته اند !!! چه باک که برای ابر مرد توس
    هم طلا نبود و برای عنصری ها بود!!!!!!!!!!!! اما
    آنکه جاویدان زیسته فردوسی کبیر بوده

    مردمی بر سرِ یک قبرِ تهی میگریند
    من بر این زاریشان با غمِ دل خندانم
    جاهلان از تنِ اعدام شده می خندند
    که بر این خنده ی نافهمیشان گریانم

    و از سرگردانی خود چه بگویم که تو بهتر گفتی
    که هیچ بالشی نرم تر از جهل و خرافات نیست

    آنچنان جهل و فریب آمده در باورشان
    که من از این همه نادانیشان حیرانم
    توده ای در غمِ آن حادثه سرگردانند
    من در این شهرِ پر از فاجعه سرگردانم

    ما بسیار چیزها را پذیرفته ایم فقط به این خاطر که
    یک لحظه نرفته ایم از بیرون و از بالا به آن
    نگاه کنیم !!!
    امید که دریای زندگی تان پُر از امواج شادی و سلامتی باشد 🌹🌹🌈🌿🌿 🌈🌹🌹

    • منصور فرزادی

      فروردین 29, 1402

      درودها بانو رها گرامی
      بی نهایت سپاسگزارم از شما و نظر ارزنده و حضور سبزتان ، ممنونم از این نوشتار بسیار زیبا و امیدبخش شما
      پیامی به پاکی قلب ایران
      و احساسی سرشار از زیبایی
      برای من هرگز پسند و لایک دیگر عزیزان
      ارجحیت ندارد تنها وظیفه ی ایرانی بودنم و آرامش وجدانم مهم بوده تا بدین وسیله بتوانم با دیگر ایران دوستان ِ هم نظر همراه باشم … موفق باشید.به امید ایرانی آباد و آزاد جاوید و ماندگار باشید …🌹🌹🌹

  3. فریبا نوری

    فروردین 27, 1402

    من در اندیشه ی آزادیِ این کشورِ رنج
    چه بگویم که خودم در قفس و زندانم

    درودهای بسیار جناب فرزادی گرانقدر

    بسیار خردمندانه و زیباست این شعر

    • منصور فرزادی

      فروردین 29, 1402

      درود بانو نوری شاعر توانمند
      حضور سبزتان را سپاسگزارم
      و تشکر از نظر لطفتان موفق باشید 🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا