🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 جوانگی

(ثبت: 6794) مهر 13, 1397 
جوانگی

 

دمادم 

لحظه می ریزد 

بر من

سپید و روشن

مملو آب و عطش

نگاهم شناورست

قایقی

تاپشت ابر های اندیشه

در من پارو می زند..‌.

پاییز هی فرو می ریخت

هزاران برگ وتن پارگیهای خیس،

رو ی زخم های گلدان عریانیم

جوانه سر زده…

بالاتراز حسّ

در متن غربت و مغربم 

طلو عی به رنگهای یا سمن

سر می زند…

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):