🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
جوهر باران
بیهوده نیست اینهمه دیوانه ات شدن
آتش به جان و واله و پروانه ات شدن
عالم اسیر تاب و تب شرح آرزوست
از بامداد غمزه ی جانانه ات شدن
ای پادشاه تشنه لبان خود چه کرده ای
با عاشقان ساحت مستانه ات شدن
وز عطر و بوی شربت اَحلی’ مِنَ العَسَل
با شهد جرعه جرعه پیمانه ات شدن
نازم تو را که جوهر باران دیده را
بردی به فصل شبنم دُردانه ات شدن
بعد از تو خاک بر سر دنیا کنم اگر
حرفی زند ز حرمت کاشانه ات شدن
با ما که دل به مسلک و کیش تو داده ایم
هرگز مجو نشانه ی بیگانه ات شدن
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
مرداد 22, 1400
🌿سلام بر تندیس ایمان، حسین جانم🌿
سلام
مثل همیشه عالی و ارزنده
سپاس
🌹🌺🌹🌺🌹
پاسخ
مرداد 24, 1400
درودها استاد
بسیار زیبا و دل انگیز بود🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم