🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
هر چند که شور شاعرانه
آویخته با دوصد بهانه
هر چند که رستن و جوانه
غلطیده بخون این ترانه
هر چند که عفت تغزل
گشتست بری زبوی هر گل
هر چند که سنبل و اقاقی
در حسرت یک نوای بلبل
هرچند که مستی شرابی
آغوش یکی مهی ربابی
هرچند که مانده بر دل افسوس
از عشق حباب روی آبی
هر چند که دست همدلی ها
افتاده بدست کاهلی ها
هر چند که ما و من تو اکنون
دادیم دلی به بیدلی ها
هر چند که علم بافضیلت
جاری شود از دهان حیلت
هر چند که حلقه و نگینی
گردیده مزین رذیلت
هر چند که بغض خفته در جان
پیچیده گلوی شور و افغان
هرچند زخفتگان در خاک
ناید که رسد نوای ایمان
هر چند زمثنوی قصیده
دیگر چه توان امید دیده
هر چند رباعی و ترانه
از معنویت همه بریده
بااینهمه خوانمت دو چندی
باشد که بدو دلی ببندی
باشدکه ترانه ای بخوانی
باشد که رهی زهر کمندی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
شهریور 13, 1396
درود بر شما جناب فتاح گرامی زیبا سرودید
زنده باشید
پاسخ
شهریور 13, 1396
سلام و درود بر جناب همایون فتاح
بی تکلف عرض می کنم خیلی روان شعر می سرایید
این نشانگر تسلط شما به اوزان شعر فارسی ست
منتظر دیگر آثار زیبای تان هستم
در پناه خدا
پاسخ
شهریور 14, 1396
سلامی مجدد
تمنا دارم جناب خراسانی استاد ارجمند ما کمترینیم از قلم شما.
پاسخ
بستن فرم