🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 خفه خون

(ثبت: 209493) اردیبهشت 5, 1398 

هزار آب
ازسرم گذشت
در پناه جویی
آوارگیم
در میان موج مشت ولگد وآروا رگی
لرزان
شاخه می جست…
و دهان پر فریاد و خفه خون بود
هیچ دلجویی نبود
درخشکی طعمه گرگ و پلنگ
دریا دهان نهنگ
آماده ی بلعم بود
هوار غریقم
سوژه ی تماشا
هورایم می کشیدند
بر سر خفگی

 

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا