🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 خواب دوشینم…

(ثبت: 212379) مرداد 3, 1398 
خواب دوشینم…

چقدر از خواب دوشینم هدر گشته
ز بیتابی دلم پر درد سرگشته
چه می خواهی تو از خورشید
تابانم، شب تارم….
که گه گاهی ز بی مهری سحر گشته،
به امیدت نمی بالم
ز دیدارت گهی سیرم
مرا سودای نادیدن به
حرمان قجر در این
میانه متهم گشته..
چرا دلگیر مجنونم
چو لیلا در زمانه، آه هر دم
در عدم مفتون گلگون سر به سر گشته..

م. مهتاب

 

 

 

 

نظرها
  1. جواد مهدی پور

    مرداد 3, 1398

    درود بر شما بانو ایزد سرشت گرامی

    زیباست

    عالی سرودید

    زنده باشید

    💐💐💐💐

  2. مسیحا یاری

    مرداد 3, 1398

    چرا دلگیر و مجنونم ….. چقدر زیباست این دیوانگی

  3. سلام
    قلمتان نویسا

  4. طارق خراسانی

    مرداد 3, 1398

    سلام و درود

    شعر زیبایی ست که بنظر بنده می توان قالب آن را خوشه ای متغیر انتخاب کرد.

    در پناه خدا

    🌿👏👏👏👏👏🌿

  5. مهدیه میرزایی

    مرداد 3, 1398

    سلام و درود بانو

  6. امیر جلالی

    مرداد 4, 1398

    چه می خواهی تو از خورشید
    تابانم، شب تارم….
    که گه گاهی ز بی مهری سحر گشته،
    خانم ایزد سرشت ، بیان کلام ” گه گاهی ” نشان از انصاف و امید در اثر شما بود. … زیبا بود آنچه که خواندم و دلنشین نیز…
    درود بر شما

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا