🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دختر معصوم بهار

(ثبت: 2137) مرداد 13, 1395 

دختر معصوم بهار

چی شد توقلبت،  غم نشست

چی شد که دیو غصه ها
شیشه عمرتو شکست

من و تو بازیچه شدیم
تو دستهای دیو سیاه

به جرم عشق و عاشقی
خط کشیدن رو اسم ما

دیو سیاه شهر غم
خنده ها رو زندانی کرد

شادیو از دلا گرفت
غصه بجاش،  مهمونی کرد

من و تو بازیچه شدیم تو دستهای سیاه دیو
پرنده بی پر و بال،  از بوم شادی پر کشید

دختر معصوم بهار
کاشکی دوباره ما بشیم

کاشکی بشه دوباره از
دامن دیو ، رها بشیم …

روز دختر مبارک
احسان ظاهری (اهورا)
93.02.25 … 21:44

#احسان_اهورا

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):