🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دریچه ای رو به فردا

(ثبت: 269404) اردیبهشت 10, 1403 

 

از همین دریچه می دیدیم…
نور و روشنیِ فردا را…
از همین دریچه؛ یادت هست؟!
لحظه های من و تو و ما را…
از همین دریچه ؛ بی پروا…
هر دو آغوش را بغل کردیم!!!
فارغ از هراسِ ما بودن؛
رو به عاشقی نظر کردیم!!!
من تو را به خود کشیدم و تو؛
قلبت از کمال میجوشید…
شوقِ من بدونِ رخصتِ تو؛
جرعه ی خیال مینوشید…
بوی امنیت تمام تو را…
غرقِ در مُداومت میکرد!!!
شور میشدی میانِ تردیدت
بودنت مقاومت میکرد!!!
وای بر من و همه اشعار؛
وای بر من و ستم هایم!!!
ذره ذره ؛خوب یادم هست؛
سوختن به پای رویایم!!!
ما کنار هم تپش بودیم؛
ما شرابِ ناب را خوردیم!!!
در شبی که خوب یادم نیست؛
با هم و بدونِ هم مُردیم.

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا