🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 در انتهای برکه غمها…

(ثبت: 213136) مرداد 16, 1398 
در انتهای برکه غمها…

من ازتو دل نمی کنم
هوای عمر من تویی
در این قفس نشسته ام
پرنده پر نمی زند….
صدای تو هنوز هم
به گوش جان شنیده ام
بیا تو هم هوای من
بیا کز اول نفس…
دل از تو، جان ز من”
بیا…

م. مهتاب

 

 

 

 

نظرها
  1. مرداد 16, 1398

    درود ارجمند
    بانو ایزد سرشت گرامی

    چه صمیمانه
    سروده شده است
    این سپید پر احساس
    واژه ها
    هم قطار زیبایی است
    …🌹🌹🌹🌹
    مهرتان تابان

    • علی معصومی

      مرداد 16, 1398

      بانو ایزد سرشت گرامی

      چه صمیمانه
      سروده شده است
      این سپید پر احساس
      واژه ها
      هم قطار زیبایی است

      مهرتان تابان

  2. امیر جلالی

    مرداد 16, 1398

    دل از تو، جان ز من”

    این خط را چندین بار خواندم … خیلی به دلم نشست و باورش کردم . درود بر شما

  3. طارق خراسانی

    مرداد 16, 1398

    سلام و درود
    بیا تو هم هوای من
    بیا کز اول نفس…
    دل از تو، جان ز من”
    بیا…
    سلام
    هم هوا
    چه ترکیب نو و زیبایی
    این از اول نفس ایهام دارد و خواننده را وادار می کند بیشتر فکر کند و این عالی ست.
    شعری عاشقانه و بسیار صمیمی ست
    الهی عشق را در ما نمیران
    آمین
    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏🌿

  4. سلام بر بانوی فرزانه

    زیبا و صمیمی

    درودتان باد

    💐🌺🌺🌺🌺🌺💐🌿

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا