🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دل بی قرار و مضطرب ، آشفته حال و منزوی

(ثبت: 258043) فروردین 16, 1402 

 

دل بی قرار و مضطرب آشفتهِ حال و منزوی
این گونه شد احوال من وقتی که گفتی میروی

از روی دل تنگی شدم با خاطراتت همسفر
جانم به یغما می رود هر دفعه اما بی ثمر

با غصه هم سو گشته ام با غم مدارا میکنم
در خلوتم با یاد تو هر لحظه نجوا میکنم

زخمی که بر قلبم زدی درمان نمی یابد دگر
حالا کجایی بی وفا از حال ما داری خبر؟

باید فراموشت کنم از خاطرم دورت کنم
وقتی نمی آیی چرا با گریه مجبورت کنم

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    فروردین 16, 1402

    سلام و درود

    بسیار خوب و زیبا

    در پناه خدا🌿👏👏👏👏👌🌿

    • محمد عشقی

      فروردین 16, 1402

      درود بر شما جناب خراسانی، سلامت باشید🌺

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا