🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دنیای شمع

(ثبت: 860) اسفند 1, 1394 

دنیای شمع

منتظر می مانم امشب ، تا سحرگه ، پای شمع

خلوتی دارم مساعد ، تا بگیرم ، جای شمع

هیبتی دارد شباهنگام ، سرتا سر سکوت

کس شنیدست تا کنون ،در محفلی آوای شمع

سوختن را ، شیوه ای در عاشقی ، بنیاد کرد

وه که غوغا می نماید ، قامت رعنای شمع

کم کمک ،آماده می گردم ، بگیرم جای او

خنده می آید ، به لبهای مسرّت زای شمع

نکته ای سربسته را ، اینگونه القا می کند

من کجا و جایگاه ، حضرت والای شمع

او سراپا ، شعله ور گردیده است ، بی ادّعا

من هیاهو می کنم ، بیگانه با دنیای شمع

شب درازست ، پلک هایم می رود ، بر روی هم

گرم گرمم می کند ، در خواب خوش ، رویای شمع

باطل السحری ندارم ، تا بکار آید مرا

پس چه سازم ، تا نباشم این چنین ، شیدای شمع

 31 / 01 / 93

نظرها
  1. سوگند صفا

    اسفند 2, 1394

    سلام و عرض ادب….

    به به….که لذت بردم…

    شمع……..چقدر زیبا سرودین استاد…..

    زنده باشین

    یاحق

    • محمد علی شریفی

      اسفند 2, 1394

      سلام و سپاس 

      از حضور سبزتان

      بی نهایتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

      لطف دارید

      درپناه خدا

  2. نگار حسن زاده

    اسفند 2, 1394

    سلام و عرض احترام

    بسیار عالی بود

    درود بر شما

    قلمتون نویسا

    • محمد علی شریفی

      اسفند 2, 1394

      درود عرض ارادت

      لطف می کنید، وامدار تان می مانم

      درپناه دادار مهربان

  3. دینا پاکزاد

    اسفند 2, 1394

    سلام بر شما

    خیلی عالی.مرحبا

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا