🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
چند رباعی
با تیغ برهنه آشنا بود حسین
لب تشنه صحرای بلا بود حسین
از پرچم سرخش همه را پیدا بود
از روز ازل به کربلا بود حسین
◇◇◇
آواره ی دشت نینوا زینب بود
پی برده بعمق ماجرا زینب بود
تا نام حسین بر زبان می آمد
دلداده بی چون و چرا زینب بود
◇◇◇
از آب فرات جرعه ای نوش نکرد
آتش به جگر نهاد و خاموش نکرد
افتاده دو دستان ابالفضل آن روز
پیمان برادری فراموش نکرد
◇◇◇
با نیزه سر مرا سرافراز کنید
کینی که به دل نهاده ابراز کنید
ای مدعیان دین و ایمان امروز
لب بسته چرا؟ دمی زبان باز کنید
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
شهریور 2, 1399
🌹🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 2, 1399
درود حضرت استاد
اجرتان با مادر سادات
دستمریزاد
🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 2, 1399
سلام جناب معصومی عزیز بسیار خوب فخیم
در ابتدا فکر کردم در مصراع دوم مشکل وزن هست اما دقیقتر که شدم متوجه شدم باید بعد از تشنه ی (کسره) اضافه شود مشکل حل می شود
پاسخ
شهریور 2, 1399
سلام و درود و ارادت
احسنت
یا حسین❤️🙏
پاسخ
شهریور 2, 1399
آواره ی دشت نینوا زینب بود
پی برده بعمق ماجرا زینب بود
تا نام حسین بر زبان می آمد
دلداده بی چون و چرا زینب بود
درودهای بسیار استاد گرانقدرم
اجرتان با صاحبان آثار
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 3, 1399
درودها تقدیمتان استاد گرامی
بسیار زیبا بود و ارزشمند استاد گرامی
پاینده باشید🌺
پاسخ
بستن فرم