🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 رقم

(ثبت: 208860) اسفند 20, 1397 

هر روز صبح
“بامدادان”
روی هزار زبان ساده و لطف
قصّه ی بی تکرار طلوع توست!
آویزان گردن گل
و
زینت انگشتان درخت می کرد…
تاکتاب زندگی
از تو رقم و ورق رنگین بخورد…
در پژواک سپید کوه وُ
دامان سرخ دل و دشت
مهربانی به گیسوی نیکویی شانه بزند…
چشم پر شود
از جام الست
پلک لبریز شوداز نشا گی و نشانِ
بودن و هرچه هست
و
این
تازه دیباچه بودن تو بود
که بر این چندین نفس
نقش ابدمی زد…

 

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. مستانه دادگر

    اسفند 22, 1397

    درود بر شما ، مثل همیشه ناب و بی همتا

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا