🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شیخی شدهست، حایل ما و هلال ماه
پنهان نموده سایهی مَکرش، جمال ماه
اینان که دشمنند به هر گونه روشنی
کاش این زمان شوند کمی بیخیال ماه
ترسم شبی به بستر اندوه جان دهیم
تنها به خوابِ ما برسد، چون وصال ماه
باید گسست پیکر هر ابر تیره را
وقتی که بسته باز کمر، در زوال ماه
از ساحتِ نجیب زمین کِی گذر کنند
این باعثانِ غربت و درد و ملال ماه ؟
رویت شود به بام سپهری که صادق است
بر هم زده اگرچه خسی اعتدال ماه
شوّال آمدهِ به یقین پیش از این شبی
محرز شدهست گسترهای از جلال ماه
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
فروردین 22, 1403
ترسم شبی به بستر اندوه جان دهیم
تنها به خوابِ ما برسد، چون وصال ماه
باید گسست پیکر هر ابر تیره را
وقتی که بسته باز کمر، در زوال ماه
سلام استاد عزیز
جه غزل زیبا و پر از ایهامی!.
ما را بری ز دیدن مَه می کنند، لیک
ابری شده که مَهی بر بغل برند
بداهه ای تقدیم شما گرانمهر
در پناه خدا🌹
پاسخ
فروردین 22, 1403
درود و عرض احترام…
سپاس از توجه و محبت شما استاد طارق خراسانی 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
پاسخ
فروردین 22, 1403
رویت شود به بام سپهری که صادق است
بر هم زده اگرچه خسی اعتدال ماه
درود برشما
ماه هیچ وقت پشت ابر نمی ماند
عید بر شما مبارک
پاینده و پیروز باشید
🌺🌺🌺👏👏👏❤️❤️❤️
پاسخ
فروردین 23, 1403
درود آقا برهان دوست بزرگوارم…
سپاسگزارم…
بله ماه هرگز پشت ابر نخواهد ماند🙏🌺🌺🌺
پاسخ
فروردین 22, 1403
درود استاد
بسیار بسیار عالی…
قلمتان درخشان و بینظیر است.
وجودتان سبز و خرم
شاد و سلامت باشید👏👏👏👌👌👌❤️❤️❤️
پاسخ
فروردین 23, 1403
درود حمید آقای بزرگوار…
سپاس از لطف شما…
بزرگوارید 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
پاسخ
بستن فرم