🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 زهرخند

(ثبت: 268246) اسفند 19, 1402 

 

موسمِ یارانه شد، سهمِ عدالت رسید
از سرِ شوق و سرور، کارِگر اشکش چکید

مرغِ سعادت به دوش، نعره ی شادی بزد
همسرِ او از شعف، جامه ی خود را درید

دستِ عیالش گرفت، زد به بغل کودکش
با دلِ خوش بی امان، سمتِ دکانها دوید

ماهی و مرغ و برنج، تخمه و آجیلِ داغ
گوشتِ بی استخوان، میوه و بُنشن خرید

بهرِ زن و کودکش، البسه و کفش نو
بهرِ خودش هم گرفت، کفش و لباسِ جدید

از دلِ یارانه ها، کلّ مخارج بداد
یک نفسِ راحت از، عمقِ وجودش کشید

تا که کُند اندکی، خانه ی خود نو نَوار
هم در و هم پیکرش، کرد به رنگِ سفید

فارغ از آن چون که شد، باقیِ یارانه را
گفت که اینک کنم، خرجِ سفرهای عید

خنده به لب، پر نشاط، در وسط خانه اش
با زن و فرزند خود، سفره ی رنگین بچید

بر سرِ آن سفره گفت: بار خدایا سپاس
مثلِ من اینگونه شاد، در دو جهان کس ندید

با لگدِ همسرش، چشم خودش را گشود
مرغِ هُمایش ز دوش، خواب ز چشمش پرید

 

حمید گیوه چیان

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. معین حجت

    اسفند 20, 1402

    درود حمید آقای بزرگوار …
    طنز تلخِ بجایی ست
    👏👏👏🌺🌺🌺

    • حمید گیوه چیان

      اسفند 20, 1402

      درود و سپاس بیکران
      حضور سبزتان همیشه مایه ی مباهات است.
      🙏🙏🙏🙏❤️❤️❤️

  2. مهدی سیدحسینی

    اسفند 28, 1402

    درود جناب گیوه چیان
    طاعاتتون قبول
    دلتون شاد🌻🌻

    • حمید گیوه چیان

      اسفند 29, 1402

      درودها جناب سیدحسینی عزیز و بزرگوار
      بسیار بسیار از محبتتان سپاسگزارم.
      پاینده باشید عزیز دل💐💐💐🌺🌺🌺

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا