🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 زیرِ باران رو اگر داری هوای بوسه ام

(ثبت: 2748) آبان 11, 1395 

هان مرو آنجا که غم روزی پریشانت کند

زخمه های خار و خس از رَه پشیمانت کند

گیسوانت را مَده بر دستِ بادِ هرزه گرد

ترسم از غم راهیِ کوه و بیابانت کند

هوشیاران را چه  کس دیده به حیرتگاهِ عشق؟

می به کف آور که با یک جرعه حیرانت کند

شوخ چشمم وه نمی فهمد چرا حرفم هنوز؟

دل بِهِل ، تا بیدلی در خانه مهمانت کند

ای که در سر شد هوای سلطنت، در کوی عشق

دست غیبی دیده ام آنجا ، که سلطانت کند

زیرِ باران رو اگر داری هوای بوسه ام

«ابر را بوسیده ام تا بوسه بارانت کند» [1]

من دخیلی بسته ام بر پَنجرِ فولادِ دوست

تا رها از هر چه غم شاهِ خراسانت کند

 

[1] – مصرع از شاعر معاصر ناشناس