🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 سادگی

(ثبت: 3435) اسفند 2, 1395 

یه خیالات عجیبی
منو دس میندازه بازم
انگاری باید یجوری
با همین اوضا بسازم
انگاری باید دوباره
با تو توو رویا بشینم
عادتم دادی به اینکه
خیالی تو رو ببینم
همه چی چن وقتیه ک
واسه من بی اعتباره
التماسام انگاری ک
رو تو تاثیری نداره
سادگی کردمو حالا
حال و روز من خرابه
حتی فکرشم ک نیستی
واسه من درد و عذابه

آرزوم بودی و حالا
آرزوی دیگرونی
خوش خیال بودم ک حتما
تا ابد پیشم میمونی
تازه فهمیدم که دنیا
واسه من دیگه تمومه
نیستیو نفس کشیدن
اینروزا واسم حرومه
همه چی چن وقتیه ک
واسه من بی اعتباره
التماسام انگاری ک
رو تو تاثیری نداره
سادگی کردمو حالا
حال و روز من خرابه
حتی فکرشم ک نیستی
واسه من درد و عذابه

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. فاطمه قربانپور

    اسفند 2, 1395

    سلام وعرض ادب  اقای خزایی

    بسیارزیبابود

    لذت بردم

    موفق باشی

    • سعید خزایی

      اسفند 3, 1395

      سلام ممنونم

      لطف دارین

      همچنین شما

  2. طارق خراسانی

    اسفند 3, 1395

    سلام  و خیر مقدم

    ترانه بلندی سروده اید

    در پناه خدا

    • سعید خزایی

      اسفند 3, 1395

      سلام ممنونم

      بله بلند و ساده

      پاینده باشید

  3. محمدجواد منوچهری

    اسفند 3, 1395

    سلام وعرض ارادت

    زیبا سرودید بزرگوار

    • سعید خزایی

      اسفند 4, 1395

      سلام و عرض ادب

      ممنونم لطف دارین شما

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا