🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سروش های عاشورایی
سروش 15
پاره ی ماه، پاره پاره شده
کهکشان، باز، پُر ستاره شده
شعر تسبیح لَخته لَخته جداست
دانه هایش پر از ثنای خداست
که دوباره ی پیغمبر
کُشته ی کینه هاست
کُشته ی صدهزار باره شده
پیکرش را چگونه باید بُرد؟!
سروش 16
زِرِه اندازه ات ندیدیم و
تازه داغ جگر چشیدیم و
از گُلَت آرزو نچیدیم و
ای یتیم برادرم! بگذر!
سروش 17
همه ی ماجرا، به آب که نیست
یا به دستان افتاده ی ساقی
و شهادت مشک
یا شکستن آیینه ی پیغمبر
یا به حنجر و خنجر و حتّی
به غمِ بی حدِ رُباب که نیست
یا که بر قلّه ی نیزه، قرآن خواندنِ
مَطلع سرخ آفتاب که نیست
و اسارت خاندان آزادیبخش
تَشَری زده اند
تا قیامت
به جانِ وجدانِ تو، ای انسان!
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
مرداد 18, 1401
درود بر شما
زیباسروده اید .
قلمتان سر سبز
🙏🌿🍃
پاسخ
مرداد 18, 1401
درود و سپاس تان
🙏🌿🍃🌹
پاسخ
مرداد 18, 1401
سلام
الحق زیباست
درودتان
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👌🖤🌿
پاسخ
مرداد 19, 1401
سلام و درود و سپاس تان
بهترین ها نصیب تان در پناه خدا
❤️🙏🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
پاسخ
بستن فرم