🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 سرو خمیده

(ثبت: 2356) شهریور 10, 1395 

خون است در این سینه و رود است به دیده..
از اشک رسیدیم به یک بغض رمیده..

هر صبح دلیلی ست به امید شفایت
انگار که خورشید تو از غرب دمیده

من پیش نفس های شما واژه ندارم..
دنیا چه قدر از سرتان واژه مکیده

از آه نفس های شما غرق عذابم..
از تک تک اعضای تنت درد دمیده

از اشک تو آتش به دلم هست و چه گویم ..
آخر شکنم از غم این سرو خمیده …

بعد از مدت ها..

بعد از مسافرت..

بعد از ناامیدی و حال خرابی هام.

برگشتم.

و این شعر تقدیم به عمویی دوستم که سرطلان خانه نشین شان کرد.

نظرها
  1. طارق خراسانی

    شهریور 11, 1395

    سلام بر سوگند عزیز

    دلتنگتان بودم

    برای عزیز بیمارتان  آرزوی بهبودی دارم

    در پناه خدا

    • سوگند صفا

      شهریور 13, 1395

      سلام بابا طارق گرامی..
      و بزرگوار..
      امید شعر پاک.

      منم دلتنگ شعر پاک و دوستانم هستم…
      ولی به والله این پیش آمد ها نمیذاره خودم باشم و …قلم به دست بگیرم.

      زنده باشین و سایه تون مستدام
      یاحق

  2. جواد مهدی پور

    شهریور 14, 1395

    سلام و عرض ادب محضرتان بانو صفای مهربانم

    منم مثل استاد طارق عزیز دلتنگتان بودم

    خیلی خوشحالم که اومدین

    بازم از اشعار زیبایتان بهره میشم

    عالی سرودید مثل همیشه

    بازم منتظر آثار زیباتونم

    زنده باشید به مهر

    • سوگند صفا

      شهریور 15, 1395

      سلام و بی نهایت سپاس از حضورتون استاد

      منت گذاشتین..

      زنده باشین و برقرار

      لطف دارین به بنده حقیر

      چه پدر بزرگوارم

      و چه شما استاد عزیز…

      ممنونم واقعا…

  3. مجید مصطفوی (ماجد)

    شهریور 18, 1395

    سلام و عرض ادب

    درود بر شما

    برقرار باشید ان شاالله

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا