🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تقدیر چنین بود که دنبال تو باشم
تو آنِ دلم گردی و من مال تو باشم
هرجا گره افتاده به کارم ز تو گویم
دیوانه ای از رایحه ی شال تو باشم
یک عمر بگردم که سراغ از تو بگیرم
لب تشنه پی چشمه سلسال تو باشم
از دولت اشکی که به رخسار تبآلود
دُردانه ترین جوهر سیّال تو باشم
با بال صبا طی کنم این مرحله ها را
خاک رهی از کعبه ی آمال تو باشم
ایکاش جدایم کنی از هرچه نخواهی
ایکاش که جامانده به غربال تو باشم
مهمان سر سفره لطف و کرمت کن
تا با رمضان راهی شوال تو باشم
با فصل بهارم سر و سرّیست نهانی
تا رهگذر کوچه ی هر سال تو باشم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
اردیبهشت 7, 1399
سلام و درود استاد معصومی عزیز.
عالیست.
پاسخ
اردیبهشت 7, 1399
🌹🌹🌹🌹🌺🌺🌺🌺👌👌
پاسخ
بستن فرم