🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ای سلسله جنبان جهان جان تو سوگند
تا اسم تو آید به دلم آب شود قند
تاکم نشود بارورخوشه ی شیرین
تا که نخورد ریشه ی مهرش به تو پیوند
فرسوده سفر این تن و تاول زده پایم
یک جرعه بهار م بده در آخر اسفند
من بید نبودم که به یک باد بلرزم
کی زلزله چندان اثری کرده به الوند
درصور دمیدی و قیامت شده بر پا
دارم به تو امید در این شکل فرایند
خورشید بزن بوسه پیاپی به چکادم
تا ذوب کنی برف سرِ کوه دماوند
غیراز تو نبردم به کسی دست نیازم
ای سلسله جنبان جهان جان تو سوگند
محمدعلی ساکی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):