🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شام غریبان
آن آهوان که پای گریزان نداشتند
راهی بسمت دشت و بیابان نداشتند
آنشب که آشیانه شان گُر گرفته بود
جز شعله ای بگوشه دامان نداشتند
ای شور آسمان غزل! خاک بر سرم
حتی مجال ساحت باران نداشتند
پاهای خون چکان غزالان در به در
فرشی به غیر خار مغیلان نداشتند
قومی برسم آن که غنیمت گرفته اند
حتی به بال چلچله ایمان نداشتند
در عهدشان وفا و محبت غریبه بود
آنان که پا به حلقه پیمان نداشتند
آتش زدند شاخ و بری شب گرفته را
در لحظه ایکه شمع چراغان نداشتند
آنان مگر به کیش کدامین قبیله اند ؟
رسمی به نام شام غریبان نداشتند؟!
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
شهریور 8, 1399
درودها استاد گرانقدرم
شعر بسیار زیبایی است
فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را به شما تسلیت و تعزیت عرض می کنم
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 8, 1399
سلام و درود
بسیار عالی است
شادکام باشید
سلام بر حسین(ع)
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 8, 1399
باسلام و درود خدمت شما عزیز دل
تسلیت عرض میکنم ایام تاسوعا حسینی (ع) را
اجرکم عندا…
🌹🌹🌹🌷🌷
پاسخ
شهریور 8, 1399
سلام و درود
احسنت
اجرتان با امام حسین ❤️🙏
پاسخ
بستن فرم