🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
نه خواب بود، نه دلواپسی، نه بیداری
چقدر پلک زدم بر مزارِ هشیاری
هزار آیۀ اندوه را غزل خواندم
درونِ غلظتِ تاریکیِ غمآواری
دوبارههای من از بوی ابر، لبریزند
دوبارههای نفسگیرِ درد و دشواری
نسیم، رو به تکامل دوید در تنِ باد
سقوط کرد شب از ارتفاعِ بیداری
شبیه هیچ شدم در تشابهی موهوم
شبیه بُهت، شبیهِ جنونِ ادواری
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):
فروردین 14, 1402
درود و دستمریزاد استاد دادویی عزیز وفرزانه.🌸🌸🌸🌸🌸🌸
پاسخ
فروردین 14, 1402
قربونتون برم نازنین روزگاریست که با ریگ روان همسفرم میروم راه و زمقصد خبری نیست مرا
پاسخ
فروردین 14, 1402
سلام رفیق خوبم
مانند همیشه عالی ست
لذت بردم
در پناه خدا 🌱❤️👌👌👌👌👌👌❤️🌱
پاسخ
فروردین 14, 1402
ممنونم جناب طارق سپاسگزار محبتتان هستم
پاسخ
فروردین 14, 1402
درودو سپاس بر استاد فرهیخته و معززم
جناب دارویی
هزار آیۀ اندوه را غزل خواندم
درونِ غلظتِ تاریکیِ غمآواری
دستمریزاد عزیز بزرگوار
دلنشین و زیبا و دوست داشتنی در خور توجه و تامل
است عزیز بزرگوار
🙏🙏🙏👏👏👏👏🙏🙏🙏
پاسخ
فروردین 14, 1402
عرض ادب خدمت جناب جمعی بزرگوار به مهر خواندید نازنین
پاسخ
بستن فرم