🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شب به شب بی اجازه خوابم رفت
پیش چندین عروسِ مشکی پوش
خواب من را گرفته از چشمم
دختری ناشناس ؛ بی آغوش
لمس تن ها و بوسه بر لب ها
مثل تکرار عادتی غمگین
سایه ی دختری سپید اما
می شود رعد و برق آهنگین
روز و شب شعر و قصه می گفتم
ظاهرا عشق و باطنا ماتم
رد پایی عجیب و نامرئی
راه افتاده بین ابیاتم
گوشی ام تا همیشه مشغول است
دست من روی دکمه ماسیده
یک نفر ؛ وصل می کند خط را
زنگ گوشم به قلب خوابیده
گفتن لفظ “دوستت دارم”
پیش هر کس ؛ بدون احساسات
کنج شطرنج هرشبم آمد
دختری توی نقش یک رخ :مات!
دختری که … چرا نمی بینم؟
داغ و کفری شدم ؛ سیاه از دود
“ما عرفناکِ حق معرفتک”
لای این بیت ؛ شرکِ مخفی بود
دختری در خیال و رویا ها
دختری که تو بودی و هستی
جانِ شعرم ؛ بیا و پیدا شو
قبل اتمامِ حالتِ مستی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (8):
دی 28, 1394
دختری در خیال و رویا ها
دختری که تو بودی و هستی
جانِ شعرم ؛ بیا و پیدا شو
قبل اتمامِ حالتِ مستی
عالی بود. بینظیر
دلمریزاد
پاسخ
دی 28, 1394
ممنونم
نگاهتون زیباست
پاسخ
دی 28, 1394
گوشی ام تا همیشه مشغول است
دست من روی دکمه ماسیده
یک نفر ؛ وصل می کند خط را
زنگ گوشم به قلب خوابیده
سلام علی جان
شک ندارم که شما یکی از شاعران بزرگ سرزمینم می باشید
در محضرت می آموزیم
در پناه خدا شاد زی………………………………………………………….
پاسخ
دی 28, 1394
لطف دارید استاد
پاسخ
دی 28, 1394
سلام
فوق العاده زیبا و نوست
حسادت نمی کنم
غبطه می خورم
پاسخ
دی 28, 1394
لطف بی حد و حصری دارید بانو !
ممنون
پاسخ
دی 28, 1394
سلام و درود بر شما خیلی زیبا بود ممنون
پاسخ
دی 28, 1394
سلام
لطف دارید
بزرگوارید
ممنونم
پاسخ
دی 28, 1394
سلاااااااااام و درود و احسنت….
بارها و بارها این شعرتونو خوندم و لذت بردم
موفق باشین….
یاحق
پاسخ
دی 29, 1394
سلام
به خاطر همین لطفتون گذاشتمش اینجا
پاسخ
دی 29, 1394
سلام برام تازگی داشت
پاسخ
دی 30, 1394
سلام جناب علیرضایی
یکی از شعرهای بسیار زیباتون بود
مرحبا
موفق باشید
پاسخ
بهمن 2, 1394
سلام شاعر گرامی
خیلی خوب بود
مرحبا
پاسخ
بستن فرم