🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
وسط کافه نادری بودم
گیج در عمق آخرین بن بست
که خیالت چه شور می رقصد
توی چشمان خیس عاشق مست
باختم تازه اول بازی ست
یک قمار از تو لای این همه دست
فکر دلواپسی که من دارم
شهرزادم کجای این شهر است؟
می نوشتم بدون وزن چرا؟
بر پر کاه ؛ شعر سنگینم
بغض های سپید من از عشق
به سیاهی تلخ نفرینم
به زنی رنگ نعره های رقیب
دختری توی حصر خونینم
انتظاری همیشگی هستی:
تخت خواب غریب غمگینم!
پشت این میله های بی احساس
قلب خود را به هیچ نسپردی
بازجویی مرد روشنفکر !
که “موسیو!!! چرا تو دل بردی؟”
نور می خواست کنج کور اتاق
مثل گل/خانه هات پژمردی
از زمین و زمان کتک خوردم
از زمین و زمان کتک خوردی
سبز شو لای بستن چمدان
سفری ناگزیر … سمت کجا؟
لای چرخ دو غربت محضم
بوق ماشین خسته و سرما
رفتنم بعد ماندنت قطعی ست
نیستی … تا که می روم تنها
دور می شد دو لب به تدریج و
گفتن “دوستت …”:قحط هجا !
نقطه ، بیخود نوشتن از سر خط
نذر ابیات کوچه را داریم
یک محل پچ پچ از من و تو شده
قصه ی تازه ای که ما داریم
مزه ی زندگی فقط این بود:
آش شوری که بی هوا داریم
و پیازی که خردتر بشوم
قطراتی که هر دو تا داریم
حجم پس لرزه ی دعاهامان
دود شد ؛ شانه ی مرا لرزاند
بخت یاری نکرد و خنجر زد
آسیاب زمانه را چرخاند
جای خاموش کردن سیگار
آخرین چسب زخم را چسباند
باد دادم به میل اجباری
خاطراتی که از “شما” می ماند
نیمه شب ؛ زنگ ساعت صفرم
ایرج از جنس قادری بودم
صندلی مقابلم خالی
صرفِ ابراز حاضری بودم
داد می زد یکی که تعطیل است!
من هنوز از تو مشتری بودم
وسط کافه نادری بودم
وسط کافه نادری بودم
…
پ ن : به درخواست یک دوست دوباره بعد مدتی اینجا شعر گذاشتم
پ ن 2 : اخیرا کانال کوچکی زدم در تلگرام که علاوه بر شعر ، متن و داستان های کوتاهم رو می زارم می تونید تشریف بیارید …
telegram.me/alialirezaii7
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (8):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
اسفند 22, 1394
درود
مفهوم زیبایی داشت
مانا باشید و موفق
پاسخ
اسفند 22, 1394
متشکرم
و همچنین
پاسخ
اسفند 22, 1394
سلاااااااااام
جناب علیرضایی بی شک آینده ی خیلی روشنی دارین……
بی اغراق عرض میکنم و قطعا خودتون می دونین…
شعرتان محشرررررر بود…
حضورتان در سایت ارزشمندست و برای امسال من که داریم یاد میگیریم نعمت….
زنده باشین
موفق و سزبلند
یاحق
پاسخ
اسفند 22, 1394
ممنونم
بی اندازه لطف دارید
پاسخ
اسفند 22, 1394
سلام جناب علیرضایی
خوشحالم مجدد از قلمتون میخونم
بسیار زیبا بود
مرحبا
موفق باشید
پاسخ
اسفند 22, 1394
سلام
مصرع اولو که خوندم گفتم ئه شهرزاد
جالب و زیبا بود.آفرین
پاسخ
اسفند 22, 1394
عرض سلام
بینظیر بود
پاسخ
اسفند 23, 1394
سلام
ممنونم 🙂
پاسخ
فروردین 6, 1395
درود استاد علیرضایی
پاسخ
فروردین 13, 1395
استاد برای من خیلی سنگینه!
از لطف شما ممنونم …
پاسخ
بستن فرم