🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
عمر را بنشستن و اندوه آن خوردن خطاست
چشم بستن تا رسد هنگامه مردن خطاست
زندگانی فرصتی اندک به ما تقدیم کرد
دم غنیمت دان که غم از بین نا بردن خطاست
گاه شادی شاد باش و گاه غم اندوهگین
وقت خوشحالی به غمگینی به سربردن خطاست
تنبلی بگذار و تن در کار گیر و غم مخور
توشهای برگیر بهر خود که غم خوردن خطاست
زندگی را تار و پود شادی و غم باهم است
تار شادی را نهادن پود غم بردن خطاست
کاخ سختی را برای زندگانی ساختند
این دو را از هم جدا درفکر آوردن خطاست
چرخ یک دم در نمیماند ز گردیدن بهوش
عقل و هوش خویش را در کارنا بردن خطاست
آرزو را در لفاف خواستن پیچیدهاند
آرزوها را به دست باد بسپرد ن خطاست
گوش کن بر این غلام و چشم بر ساعت بدوز
وقت را کشتن سپس حسرت بر آن خوردن خطاست
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
تیر 22, 1400
بداهه ای تقدیم شعر زیبای
مستی بدهد یارا
خمخانهی شعرابیت
شکر لب و سرمستم
ازشوق غزل هایت
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم