🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
حال پر اضطراب را دور ز خود کنم ولی
تا که رها ز سوز دل رنج حیات یک دمی
اهل نصیحتی شنو پند بگویمت گران
تا که خودی رها ز تن جلوه حیات دنیوی
شوق وصال می رسد لحظه به هجر کن نظر
با نظری تو را بصر جذب به سمت اُخروی
عاشق دل شکسته ام همچو پرنده ای دلا
خسته چنان گریز پا دور ز خلق منزوی
ای که چو سرو قامتی بید صفت خمیده ای
مشعل آفتاب بین از رخ هر پریوشی
بادیه را رها کنی شهر نشین شوی ولی
منتظران در انتظار عدل جهان گستری
نیک نگر عتاب لا خلوتیان جلوتی
مشعل آفتاب را هر جهتی که رؤیتی
ولی اله بایبوردی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
خرداد 8, 1398
درود بیکران عرض میکنم
احسنت شاعر ارجمند
احسنت به سروده ی زیبای شما
👏👏👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸💐💐💐در پناه خدا
پاسخ
خرداد 8, 1398
سلام علیکم استاد ارجمند آقای فلاحی عزیز
سپاس از حضور سبزتان….
زیبا خواندید…
🌿🌷🌷🌺🌺🌸🌺🌺🌷🌷🍃
پاسخ
خرداد 8, 1398
سلام و درود
غزل زیبایی ست
دستتون درد نکنه
در پناه خدا 🌿👏👏👏🌿
پاسخ
خرداد 8, 1398
سلام استاد بزرگوار جناب آقای خراسانی عزیز
سپاس از حضور سبز بهاری تان …
ممنون از همراهی تان …
در پناه ایزد منّان
🌿💐🌷🌸🌷💐🌿
پاسخ
خرداد 9, 1398
درود بزرگوار جناب بایبوردی
زیبا بود
موفق باشید
پاسخ
خرداد 9, 1398
سلام استاد حکیم ارجمند
سپاس از همراهی تان
ممنون از حضور سبزتان
زیبا دیدید .
🌹🌺🌺🌺🌹🌈
پاسخ
بستن فرم