🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
در صبح ازل گر ز لبت كام گرفتيم
در بستر شام ابد آرام گرفتيم
از ميكده ي چشم خمارت بت خمار
مخمور فتاديم ز بس جام گرفتيم
از طره ي زلف سيهت نيست گريزي
عمريست كه كاشانه در اين دام گرفتيم
با تير نگاه تو به خون گرچه تپيديم
شاديم كه با عشق سرانجام گرفتيم
شد موی سپيد از غم هجر تو سيه دل
خوش تحفه اي از گردش ايام گرفتيم
ديريست كه از غمزه ات اي فتنه ي دوران
چون (سالك ) سودا زده الهام گرفتيم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
دی 30, 1396
درودتان باد
و
پاسخ
بهمن 7, 1396
عرض ادب وارادت نازنین استاد
سپاس از لطف شما
پاسخ
بهمن 1, 1396
سلام و درود بر دوست شاعرم
عزلی زیبا و عارفانه ای از شما را خواندم و لذت بردم
در پناه خدا
پاسخ
بهمن 7, 1396
درود بیکران نازنین استاد ارجمندم
مهرتان را فراوان سپاس
دستبوس وارادتمندم
پاسخ
بستن فرم