🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 طراز

(ثبت: 5592) اسفند 6, 1396 
طراز

 

 

 طعم طلوع سبز

همه نقشینه

بر رگ برگ بنفشه

پریشان گیسوان گشته ،

بوی بابونه

زرداحتیاطم بود

به رخسار سپید،

اینهمه در چشمان نم

سرمه ی سوده ی سرخ می کشید

به رنگ دیدار گل،

سپهرسخاوت

آغوش جوانه ی وسعت گشته

به بی  دامان دشت،

حسّ را شعله ی گل می زد

با پاهای زخم

نقش نگاه تو تقسیم می کرد …

چقدر  روز

در آغوش  روشنی

ریسه ی ستاره می رفت…

آویز مژگان

 کمان ابرو ی  نگاه

دویده به یالهای  بلند

در تقارن نگران چشمان آهوان

گام از سر جوانه های یخ آجین

رد می کرد

به تقریب کوکبه ی ابر

آغوش پر خیس بارانش

کمی از ناف تو می چشید

در  نوازش بویای سپیدای بادام گلان

نازکای  نفس ترین را  می شنید

واین

شمّه ی شمایل کوچک گلی بود

از شال  بهار

بر گردن نگاه

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):