🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 طنز گل … نشد(قسمت سوم)

(ثبت: 212198) تیر 30, 1398 

شايد اين بهتر كه آنها باختند
نامشان از صدر، زير انداختند

چون كه اين بازيكنِ فوتبالتان
خوب مي‌بلعد ز بيت المالتان

مال آنها مال مردم نيز هست
گوشِتان بر اين تذكّر، تيز هست؟

مرد بازي، گر شود اسطوره‌اي
عقل را بايد بسوزد كوره‌اي

آن نويسنده، معلم، كارمند
يك هزارم هم نمي‌گيرد. نخند!

پشت ويترين، خاك مي‌نوشد كتاب
نوشِ بازيكن، فراتر از حساب

اين، عدالت نيست. اين، خيلي بد است
با گُلش گويا كه گولمان زَدَه ست

مي‌شود اسطوره، مردم كم سواد
مي‌دهد فرهنگ مردم را به باد

مي‌شود الگو؛ ولي بي‌اعتبار
مي‌شود تقليد از او هم افتخار

گاهگاهي مي‌كند كاري سخيف
اين نمادِ سُستِ فرهنگي شريف

مي‌بَرَد او، آبروي كشور و
مي‌شود خود، ماجراي ديگر و

حال بايد حلّ اين مشكل كنيد
يا اگر سخت است، آن را ول كنيد

ول كنيد و قارچ‌ها سربركشند
اين رقيبانِ دماوندِ بلند

جمع اين معضل، دگر كار خداست
رويشِ اين قارچ‌ها بي‌انتهاست

من ميان عقل و دل، جامانده‌ام
مثل آن دروازه‌بان، وامانده‌ام

دل، هوادارِ غرورِ ملّي و
عقل اما يارِ نورِ ملّي و

گاهگاهي مي‌شود آن جا، تضاد
بحث‌هايي مي‌شود پُر اِمتداد

هر چه گرجاي خودش باشد، رواست
بل بله، هر گل به شكلي با صفاست

تك بزرگي در جهان، فوتبال؟ – نه
علم و حكمت، ميوه‌هايي كال؟- نه

غير از اين: هر چيزِ بازي، پول؟ – نه
غيرت ملّي، كم از آمپول ؟ – نه

كفّه‌ي غيرت اگر ميزان شود
مُزدِ غيرِ بي‌كران، جبران شود

با ز هم گل، گل، يكي گل زد به ما
گر چه تنها ضربه‌اي شُل زد به ما

آخرش اين بار هم ما باختيم
جِرزني كرده، بر آنها تاختيم

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    تیر 30, 1398

    سلام و درودد

    خیلی حرف دارد این شعر
    اگر چه از زیبایی حرف ندارد…

    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏🌿

    • محمدعلی رضاپور

      تیر 30, 1398

      سلام و احترام و فراوان سپاس🌿💐💐💐💐💐🌿🙏

  2. درود برشما🌿🌺🌺🌺🌿

  3. نسرین حسینی

    تیر 30, 1398

    بسیار زیبا وپرمغز

    درودها برشما استادگرامی
    قلمتون ماندگار

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا