🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۵/۱۰/۰۵ |
| تعداد شعر: | 234 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۲/۰۸/۱۹ |
« به نام خدا »
از آن زمان که به عشقِ تو مبتلا شده ام ؛
ز قید و بندِ جهان ؛ تا ابد رها شده ام !
بگیر دستِ مرا، ای خدایِ هر دو جهان ؛
منم که مُرتکبِ کوهی از خطا شده ام
سکوتِ تلخِ من از عمقِ جان و دل گوید ؛
به سرنوشتِ پر از حسرتم ، رضا شده ام
به جز امیدِ وصالت، مرا امیدی نیست ؛
زِ خود اگر که بِرانی، بِدان ؛ فنا شده ام
اگرچه عشقِ زمینی، مرا زمین زد و رفت ؛
ولی به یُمنِ وجودت، کنون ؛ به پا شده ام
طلایِ عشقِ من از، جورِ یار ، مِس گردید ؛
زِ کیمیاگری ات ، مِس بُدَم، طلا شده ام !
گذشت دورهٔ ؛ دَر، بَندِ رنج و غم بودن ؛
زِ بندِ غُصّه و غمهای خود ، جدا شده ام
دِگر تو عاشقِ رویی نمیشوی «مهران» ؛
(( بگو به اهلِ جهان ؛ عاشقِ خدا شده ام ))
« مهران اسدپور »
یازدهم، اردیبهشت ماه، نود و شش…
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
امیر راهین در افق
سپاس جناب راسخ
امیر راهین در افق
درود استاد لاهیجی سپاسمندم از نکته نطرات ونقدعالیتان زحمت کشیدید
سلام زیباست اما چون فرمودید: چند نکته را عرض می‌کنم! ۱ ارکان‌بندی شعر را به صورتی پیش ببرید
تیر 19, 1396
طلایِ عشقِ من از، جورِ یار ، مِس گردید ؛
زِ کیمیاگری ات ، مِس بُدَم، طلا شده ام !
سلام و درود بر بزرگ شاعر پاک
عااالی ست
در پناه خدا
پاسخ
بستن فرم